نیمقرن تجربۀ تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری نشان میدهد بهرغم جنبههای مفید و سازنده، این طرحها همچنان نتوانستهاند پاسخی بیبدیل درخصوص مسائل و مشکلات روزافزون شهری ارائه نمایند. در این رهگذرمطالعات زیادی درخصوص آسیبشناسی طرحهای توسعه در کشور صورت گرفته است بررسی مجدد آسیبها براساس مطالعات صورت گرفته و شناخت روابط علت معلولی آنها میتواند نقش موثری در تبیین مسائل و جمعبندی از قضایا داشته باشد. در این مقاله، براساس تئوری زمینهای ابتدا اقدام به واکاوی محتوایی مقالات آسیبشناسی طرحهای توسعۀ شهری از دهۀ 70 به بعددرکشور و سپس مصاحبه عمیق با صاحبنظران با استفاده از نرمافزار MAXQDAشده است. یافتههای پژوهش نشاندهندۀ دو مقولۀ هستهایی عدم تحقق و عدم کارائی در مطالعات است که در مقولۀ عدم تحقق 80درصد مفاهیم استخراجی آن مربوط به عدم تحقق کالبدی و جمعیتی شهرها است که نشان از عدم تعریف سایر اهداف به شکل روشن درطرحها میباشد و مقولۀ عدم کارائی34 مقولۀ محوری ثانویه در قالب 7مقولۀ محوری اولیه و 5 مقولۀ محوری اصلی تحلیل و جمعبندی گردید که مقولۀ اصلی نظام و مدیریت شهری در کشور با 34 درصد حجم مفاهیمو زمینههای کارآمدی و تحقق با 25 درصد مهمترین عناصر ناکارآمدی طرحها محسوب میگردد و این امر بیانگر آن است که محتوای طرحهای توسعه شهری آنچنان که در محافل علمی مطرح میگردد عامل اصلی ناکارآمدی طرحها محسوب نمیگردد. همچنین براساس تحلیل گراف روابط بین مقولات اولیۀ عوامل زمینهای ازجمله ابهام در منابع مالی، ضعف در قوانین و مقررات و مشارکت ذینفعان بهترتیب مهمترین مسائل در ناکارآمدی طرحها محسوب میگردد.
واژههای کلیدی: طرحهای توسعۀ شهری، آسیبشناسی، تئوری زمینهای، ایران.