جستجو در مقالات منتشر شده


۹۲ نتیجه برای عوامل


دوره ۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده فرایند نمایش را به اعتبار نحوه نگرش بدان، از دو دیدگاه اجرایی یا نوشتاری می توان مورد بررسی قرار داد و درباره جنبه های گوناگون و عوامل مختلف هر یک، جداگانه به تفحص و تتبع پرداخت. آنچه از پی خواهد آمد، بیشتر تأملی در باب عناصر تشکیل دهنده متون نمایشی است که صرف نظر از اشراف بر متن نمای شهای صحن های، اصول اساسی آن م یتواند ناظر بر متون نمایشی در سایر رسان هها همچون سینما، تلویزیون و رادیو نیز باشد. درباره ثمربخش بودن اصولی که عنوان خواهد شد یا کارآیی نداشتن آنها در یاری دادن به علاقه مندان باید گفت؛ فراگرفتن این اصول حتی اگر ایشان را در خلق اثری نمایشی یاری نکند، به دلیل شی و های تحلیلی که در نحوه ارایه مطالب آن به کار رفته است، بی گمان در رفع معایب آثاری که به وجود آو رد هاند موثر خواهد بود. در همین خصوص لازم است خاطرنشان شود که صرف به کار گرفتن اصول و قوانین درام نویسی، الزاماً منجر به خلق آثار نمایشی با ارزش نخواهد شد. رعایت این اصول، تنها می تواند از نظر تکنیکی شرایطی فراهم آورد که اثر نوشته شده قادر باشد بر پای خود بایستد و از نظر ظاهر، توجه تماشاگر را به خود جلب کند. اینکه ضمن جلب توجه تماشاگر، چه مطالبی باید به او داده شود که بر عمق بینش و صحت قضاوت وی بیفزاید نیز دارای اهمیت بسزایی م یباشد یعنی از طریق متن سریال ها، دس تاندرکاران تولید قادر خواهند بود ارزش های فرهنگی و اجتماعی را به مخاطبان خود ارایه نموده و در حفظ ارزش های فرهنگی جامعه کوشا باشند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

اهداف: پیشرفت چشمگیر علم و تحولات گسترده در حوزه فناوری های مدرن سبب شده است که توان علمی به یکی از ابزارهای قدرت تبدیل شود. بر همین اساس دولت ها در تلاشند تا نظام آموزش عالی خود را به گونه ای ارتقا بخشند که بر مبنای عملکرد آن جایگاهشان را بهبود دهند. در این مقاله یک مدل جامع در زمینه رتبه بندی و ارزیابی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ارائه می شود از این رو محیطی رقابتی در میان این مراکز ایجاد می کند که کمک به بهبود سطح علمی آن ها می کند. متدولوژی: در این مقاله از منابع ادبیاتی بهره گرفته شده و یک بررسی جامع انجام شده است. براساس آن ۲۸ عامل موثر در ارزیابی دانشگاه ها استخراج شده است. این معیارها که با سیستم آموزش عالی در ایران سازگار هستند توسط متخصصان بررسی شده و در نهایت مدلی یکپارچه ایجاد شده است. نتایج: این مقاله مدلی جامع برای ارزیابی دانشگاهی ارائه می کند. کاربرد این مدل در مراکزِآموزش عالی منجر به یکپارچگی عملکرد این مراکز می شود و رقابت میان این مراکز و در نهایت توان علمی آن ها را افزایش می دهد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

شکل‌گیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش‌های جدی عصر حاضر تبدیل‌ شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه‌ اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست‌ محیطی و تحمیل هزینه‌های بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظام‌مند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجام‌شده در این زمینه است. طبق بررسی‌های انجام‌شده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل ‌کنترل هستند، اما در تصمیم‌گیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل‌ کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل می‌تواند نقش و جایگاه برنامه‌ریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمان‌ها و خیابان‌ها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل‌ و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

نوال سعداوی و شهرنوش پارسی­پور از جمله نویسندگان فمینیست هستند که در رمانهای خود به نظام مردسالاری ناشی از سنتهای اجتماعی و دینی اعتراض می­کنند و با ذهنیتی زنانه به جهان می­نگرند. از این رو با توجه به نفوذ گرایشهای فمینیستی و وضعیت زنان در رمانهای سعداوی و پارسی­پور در این جستار تلاش می­شود تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد تطبیقی دو رمان «مذکرات طبیبه (نوال السعداوی)» و «سگ و زمستان بلند (شهرنوش پارسی­پور)» بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. یافته­های پژوهش حاکی است که دو نویسنده به عواملی همچون اعتراض علیه نظام مردسالاری، بیان ظلم و ستم علیه زنان، تلاش برای کشف فردیت و هویت زنانه توجه خاصی کرده­اند. در زمینه تفاوتها، تبعیض جنسی و سرکوب عشق و احساسات عاطفی زنان در جامعه از جمله تفاوتهای برجسته فمینیستی دو رمان است.

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

هرزبرگ معتقد بود عواملی که موجب رضایت می‌شوند با عوامل موجب نارضایتی، متفاوت هستند. البته یافته‌های هرزبرگ با استفاده از روش‌شناسی روایت رویدادهای مهم۱[۱]حاصل شده است. از این رو این امکان وجود دارد که نتایج پژوهش تحت تأثیر خطای اسناد به دست آمده باشد. بنابراین در این پژوهش برای دسته‌بندی مجدد عوامل انگیزاننده و بهداشتی از پرسشنامه استفاده شد. به این منظور یک شرکت فعال در زمینه تولید محصولات الکترونیکی که دارای دو مرکز تولیدی در تهران و شیراز است انتخاب شد و عوامل انگیزاننده و بهداشتی با استفاده از پرسشنامه تنگ و واحد اندازه‌گیری شد. ۱۹۰ نفر از کارکنان (تهران ۱۲۰، شیراز ۷۰ نفر) پرسشنامه‌ها را تکمیل و عودت دادند. نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد میان عوامل نگه‌دارنده و انگیزاننده کارکنان تهران و شیراز تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد. این تفاوت‌ها در زمینه عامل‌های ذکر شده در نظریه هرزبرگ نیز مشاهده می‌شود. به طور کلّی برخی از عوامل انگیزاننده و بهداشتی به‌ویژه کارکنان شهر تهران در شکل متفاوت با نظریه هرزبرگ دسته‌بندی می‌شوند. علاوه بر این عوامل دو‌گانه هرزبرگ را می‌توان به چهار عامل گسترش داد که در آن پول و امنیت شغلی دو عامل مستقل محسوب می‌شوند. همچنین پیش‌فرض هرزبرگ در خصوص استقلال عوامل نگه‌دارنده و انگیزاننده از یکدیگر مورد تأیید قرار نگرفت.      


دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

اثر یون‌های فلزی، سورفاکتانت‌ها، عوامل اکسیدکننده و مهارکننده‌های آنزیمی بر فعالیت آنزیم‌های تریپسین و کیموتریپسین بچه ماهی نورس آزاد دریای خزر بررسی شد. یون‌هایK+ وNa+ نسبت به نمونه شاهد اثر معنا‌داری بر کاهش فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نداشت(۰۵/۰p>). یون‌هایCa۲+وMg۲+سبب افزایش معنا‌دار و یون‌هایMn۲+،Cu۲+،Ba۲+،Co۲+،Zn۲+،Fe۲+ وAl۳+ باعث کاهش معنا‌دار فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین شدند(۰۵/۰>p). سورفاکتانت‌های ساپونین و اسید تاروکولیک باعث افزایش معنا‌دار در فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نسبت به شاهد شدند(۰۵/۰>p)، ولی سدیم کولات افزایش معنا‌داری را بر فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نشان نداد (۰۵/۰<p). عوامل اکسیدکننده پراکسیدهیدروژن و سدیم پربورات باعث کاهش معنا‌دار فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین گردید (۰۵/۰>p). فعالیت آنزیم تریپسین و کیموتریپسین نسبت به شاهد در حضور مهارکننده‌های SBTI، PMSF و پاراآمینوبنزآمیدین کاهش معنا‌داری داشت (۰۵/۰>p). مهارکننده‌های TPCK، پپاستاتینA، یدواستیک اسید، EDTA و بتامرکپتواتانول بر روی فعالیت آنزیم تریپسین در مقایسه با شاهد کاهش معنا‌داری نداشتند(۰۵/۰<p). فعالیت آنزیم کیموتریپسین در حضور مهارکننده‌های TPCK، یدواستیک اسید، EDTA و بتامرکپتواتانول کاهش معنا‌دارداشت (۰۵/۰>p). فعالیت آنزیم تریپسین در حضور مهارکننده TLCKکاهشیمعنا‌دار نشان داد (۰۵/۰>p). اثر مهارکننده‌های TLCK و پپاستاتینA روی فعالیت آنزیم کیموتریپسین در مقایسه با شاهد کاهش معناداری نداشت (۰۵/۰<p). نتایج نشان داد فعالیت آنزیم‌های تریپسین و کیموتریپسین در بچه ماهی نورس آزاد دریای خزر تحت‌تأثیر عوامل شیمیایی ارزیابی شده در حداقل غلظت‌شان بود.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

بیان مسئله: در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهرها، خالی شدن روح زندگی در آنها و در فضاهای شهری شان است. به همین دلیل، تامین نشاط و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه­ های اصلی نظام­های مدیریت شهری تبدیل شده است. امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ­ریزی شهرها ایفا می­کنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است.
اهداف: در شهرسازی نوین، آنچه باید در راس همه امور برنامه ریزی و طراحی قرار گیرد، تامین یک محیط انسانی و در شان انسان برای حضور شهروندان می­باشد. مدیران و برنامه­ ریزان شهری در سراسر جهان می­کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد موجود در شهرها، برای مواجهه با مشکلات و معضلات شهری، رویکرد­های متفاوتی را برای توسعه شهرهای امروزی به منظور پاسخگویی به خواسته ­ها و انتظارات جدید عصر حاضر ارائه دهند.
روش: یکی از رویکردها و مفاهیم جدید در عرصه شهرسازی امروز دنیا، شهر هوشمند و استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات (ICT) می باشد. شهری که ۲۴ ساعته است و امور شهر در تمام شبانه روز در آن جریان دارد. شهر هوشمند، شهری است شهروند محور که در آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) جهت بهره­وری بهتر از منابع و امکانات موجود، بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری استفاده می­شود. سیر فرآیند این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با کمک ابزار کتابخانه­ای، به بررسی نظرات در ارتباط با شهر هوشمند، ابعاد و شاخص های آن می­پردازد.
 نتیجه­ گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از فناوری­های نوین اطلاعات و ارتباطات موجود در فضاهای شهری شهرهوشمند، می­تواند نقش بسزایی را برای حضور و تعاملات شهروندان و در نتیجه، سرزندگی فضاهای شهری ایفا کند. فضای شهری که در آن شاخص­های سرزندگی در ابعاد شهر هوشمند جای گرفته و علاوه بر رعایت اصول شهر هوشمند، ارتقای سرزندگی را در فضاهای شهری شامل می­ شود.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

امروزه در فضای تجارت و کسب‌و‌کار، تغییرات پیچیده و غیر خطی و تحولات ناپیوسته پیش‌بینی آینده را تا حد بسیار زیادی نا ممکن ساخته است و سازمان‌ها را وادار کرده است که خود را با امواج خروشان تغییر منطبق سازند. در این عصر بی‌ثبات، تفکر استراتژیک می‌تواند راهی برای حفظ بقا و ادامه حیات سازمان باشد. تفکر استراتژیک، یک فعالیت مشخص و معین است که هدف آن، کشف استراتژی‌های خلاق و بدیع بوده است که می‌توان به وسیله آن قواعد بازی را تغییر داد و آینده‌ای متفاوت و ایده‌آل ایجاد کرد. در این پژوهش رابطه تفکر استراتژیک مدیران و کیفیت محصولات مورد بررسی قرار می‌گیرد. جامعه آماری این پژوهش را ۵۷ نفر از مدیران واحدهای تولیدی شهرک صنعتی تشکیل می‌دهند. تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از فرمول کوکران[۱] و با احتساب ضریب اطمینان ۹۵ درصد،۵۰ نفر انتخاب شد. در قسمت تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSSو به کمک آزمون پیرسون[۲] نتایج به دست آمده نشان داد که تفکر استراتژیک، تفکر سیستمی تفکر در زمان، خلاقیت و تمرکز بر هدف رابطه مثبت و معناداری با کیفیت محصولات دارند. اما فرصت‌طلبی رابطه‌ای با کیفیت محصولات ندارد.
[۱]. Cochran Formula [۲]. Pearson

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

مسئله: انسان در یک رابطه دو سویه با محیط اطرافش، از یکسو بر محیط تأثیر گذاشته و از سوی دیگر از آن تأثیر می‌پذیرد. کیفیت محیط کالبدی بر سلامت روان افراد تأثیر گزارده و موجب کاهش یا افزایش میزان افسردگی و استرس یا سرزندگی و نشاط و ... افراد می‌شود.
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا اثربخشی عوامل کالبدی فضای باز مجتمع‌های مسکونی بر سلامت روان سالمندان تبیین و ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر به روش کمی انجام گرفته و بر اساس هدف از دسته مطالعات توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی است.
نتایج: یافته‌ها حاکی از آن است که بین مولفه‌های کالبدی: مطلوبیت مکان، تناسب با توانایی‌های شناختی- ادراکی، نفوذپذیری و هندسه و مکان‌یابی با سلامت روان سالمندان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و کلیه مولفه‌های شناسایی شده در این پژوهش بر نشاط، سرزندگی و سلامت روان سالمندان موثر هستند گرچه میزان تأثیر در بین مجتمع‌های مختلف تحت بررسی متفاوت می‌باشد.


 


دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

در این پژوهش که در چارچوب تحلیل­ گفتمان ­انتقادی انجام شده است، خبر رسانه­ها بررسی می‌شود؛ زیرا رسانه­ها بیش از متون دیگر، موضوع تجزیه و تحلیل ­گفتمان قرار می­گیرند. هدف کلی مقاله، پایه­ریزی یک چارچوب تحلیلی برای پژوهش در نظم گفتمان رسانه­ای معاصر است. نگارندگان می‌خواهند تأثیر عوامل غیر‌زبانی را بر گزینش واژگان به ‌کار رفته در خبر رسانه­ها، بررسی و تحلیل کنند. داده­های پژوهش از اخبار چهار رادیوی جمهوری اسلامی ایران، آمریکا، فردا و اسرائیل جمع‌آوری شده‌اند که خبر فارسی پخش می‌کنند. این داده‌ها در چارچوب راهکارهایی مانند تعمیم‌شدگی واژگانی، عبارات خطابی و واژگانی‌شدگی افراطی ارزیابی می‌شوند. روش انجام این پژوهش مقایسه­ای است و خبرهای مشترک رادیوهای مورد بررسی با هم مقایسه می‌شوند.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

  چکیده موضوع این مقاله تحلیل فرایند دموکراتیک‌سازی در افغانستان در بازۀ زمانی ۱۹۰۷- ۲۰۰۸م است. ادعای مقاله این است که در طول یکصد سال اخیر (۱۹۰۷- ۲۰۰۸م) افغان‌ها در قالب چهار دورۀ تاریخی «نهضت مشروطه‌خواهی» (۱۹۰۷- ۱۹۲۸م)، «دورۀ دموکراسی» (۱۹۴۶- ۱۹۵۳م)، «دهۀ قانون اساسی» (۱۹۶۳- ۱۹۷۳م) و «دولت‌های موقت، انتقالی و جمهوری اسلامی» (۲۰۰۱- ۲۰۰۸م) در‌جهت دموکراتیک‌سازی مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعه‌شان کوشش کرده‌اند؛ با این حال در افغانستان «دموکراسی» استقرار نیافته است. پس از اثبات این ادعا، سؤال پژوهش: «چرا فرایند دموکراتیک‌سازی در افغانستان به استقرار دموکراسی منجر نشده؟» مطرح شده است. درادامه، پس از استدلال انتقادی درباب نظریه‌های دموکراتیک‌سازی، شروط علّی «توسعۀ اقتصادی- اجتماعی»، «جامعۀ مدنی»، «الگوی مناسبات دموکراتیک نخبگان سیاسی» و «نقش عوامل بین‌المللی و خارجی» برای تبیین مسئلۀ پژوهش در هر دورۀ تاریخی مطرح شده است. روش این پژوهش تطبیقی- تاریخی و روش داوری آن تحلیل روایتی- تاریخی و روش توافق است. یافته‌های تجربی بر آن دلالت دارند که اگر در افغانستان ساختارهای اقتصادی- اجتماعی توسعه یابد، با شرط وجود جامعۀ مدنی و الگوی مناسبات دموکراتیک میان نخبگان سیاسی و نقش مثبت عوامل خارجی و بین‌المللی، دموکراتیک‌سازی رخ می‌دهد.    

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف مقاله حاضر شناسایی عواملی است که به‌طور مستقیم از برنامه آموزش و نحوه اجرای آن نشأت نمی‌گیرد، اما ذیل دو دسته «محیط سازمان» و «عوامل فراسازمانی» بر به‌کارگیری آموزش‌ها در سازمان اثر می‌گذارند. یافته‌های این مقاله با استفاده از پژوهشی به دست آمد که با رویکرد کیفی و با روش مطالعه موردی اکتشافی انجام شد. واحد تحلیل پژوهش دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۳ بود. برای جمع‌آوری داده‌ها، ۳۴ تن شامل ۱۳ مدیر، ۱۲ استاد و نه تن از کارمندان به‌عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش مصاحبه باز و نیمه‌ ساختار یافته بود. یافته‌ها نشان داد که در مجموع عوامل مؤثر بر به‌کارگیری آموزش‌ها در دانشگاه، ذیل عوامل مربوط به محیط سازمان شامل هشت عامل فضای به‌کارگیری آموزش، حمایت مدیر و همکاران، پیامد به‌کارگیری، بسترسازی مناسب، تشویق در کار، فرهنگ سازمان، تضمین اشتغال و مطالبات سازمان و عوامل فراسازمانی شامل سه عامل انتظارات جامعه، منزلت اجتماعی و روند سریع رشد علم و تکنولوژی می‌باشند. در مجموع می‌توان این عوامل را برای یادگیری فراگیران در آموزش‌های سازمانی مورد نظر قرار داد. توجه به این عوامل می‌تواند سازمان‌ها را در تحقق هدف «به‌کارگیری آموزش» یا «انتقال آموخته‌ها به میدان عمل» که دغدغه همیشگی مدیران و یک شاخص اصلی برای سنجش اثربخشی آموزش است، یاری نماید.
عبدالرضا رکن‌ الدین افتخاری، مهرداد محمدی سلیمانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

مشارکت جوانان و نوجوانان که به معنی روند درگیر ساختن آنان در تعیین سرنوشت خود و احساس مسئولیت نسبت به این سرنوشت بیان شده، امروزه در سطح جامعه و مجامع علمی از اهمیت بالایی برخوردار است، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. برای تحقق این امر، شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت جوانان و نوجوانان لازم و ضروری است. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روشهای تحلیلی توصیفی با تأکید بر بررسی عوامل مکانی ـ فضایی (میزان بهره مندی از خدمات، محل سکونت، فاصله تا مرکز شهرستان و نوع روستاها)، به سایر عوامل از جمله عوامل روانشناختی (انگیزه ها، ارزشها، اعتماد و اطمینان، عزت نفس، پاداش و ...) و عوامل اجتماعی ـ اقتصادی (پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سطح تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و ...) که بر میزان مشارکت مؤثر هستند پرداخته است. نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری و با استفاده از آزمونهای مختلفی چون اختلاف میانگین و ضریب همبستگی به دست آمده نشاندهنده اشتیاق جوانان و نوجوانان روستایی برای سهیم شدن در فعالیتهای مشارکت جویانه و ایفای نقش در مشارکتهای اجتماعی از یک سو و کمبود امکانات و تسهیلات و نیز سهم اندکی که در فعالیتهای مشارکت جویانه دارند از سوی دیگر است.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران برخورداری یک شرکت از موقعیت متمایز نسبت به سایر رقبا در یک یا چند مورد از عوامل حیاتی موفقیتِ صنعت، فرصت طلایی و استثنایی را جهت کسب مزیت رقابتی برای آن شرکت ایجاد می‌نماید. بر همین اساس هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت‌بندی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارهای ایران جهت کمک به امر توفیق پذیری سازمان‌های فعال در این صنعت می‌باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادها توصیفی- پیمایشی، ابزار آن مصاحبه و پرسشنامه و جامعه آماری، خبرگان صنعت روانکارهای ایران است. در این پژوهش از مدل تامپسون و استریکلند برای شناسایی این عوامل استفاده شده است. این مدل عوامل حیاتی موفقیت را در هفت بعد مختلف تعریف کرده و برای هرکدام شاخص‌هایی را مشخص ساخته است. بر اساس آن عوامل پرسشنامه برمبنای روش فرایند تحلیل شبکه‌ای تهیه و در اختیار خبرگان صنعت گذاشته شد. اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزار Super Decision مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت و پنج عامل "تجربه نوآوری در محصول"، "دانش فنی"، "کیفیت تولید"، "دسترسی به مواد اولیه و افزودنی" و "دسترسی به نیروی ماهر" به‌عنوان عوامل حیاتی موفقیت این صنعت شناخته شدند. لذا شرکت‌هایی در این صنعت موفق محسوب می‌شوند و می‌توانند به مزیت رقابتی دست پیدا کنند که بر این عوامل سرمایه‌گذاری داشته باشند.

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر توسعه مدیریت الکترونیکی منابع انسانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی که جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان و مدیران دانشگاه اصفهان در سال ۹۳ بود. نتایج تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نشان داد که از بین عوامل چهارگانه مورد مطالعه، عوامل سازمانی و راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی بر توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی تأثیر معناداری دارند. همچنین مؤلفه‌های هریک از عوامل چهارگانه مورد مطالعه جداگانه وارد مدل شدند که نتیجه آزمون حاکی از آن بود که از بین مؤلفه‌های عامل سازمانی، مؤلفه‌های مدیریت ارشد، ارتباطات سازمانی و فناوری ارتباطات و اطلاعات سازمان، از بین مؤلفه‌های عامل محیطی، مؤلفه‌های اجتماعی- فرهنگی و بخش خصوصی، از بین مؤلفه‌های عامل راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات منابع انسانی، مؤلفه‌ تدوین استراتژی‌ها و درنهایت از بین مؤلفه‌های عامل طراحی سیستم مدیریت الکترونیک منابع انسانی، هر دو مؤلفه‌ کیفیت اطلاعات و کیفیت سیستم تأثیر معناداری در توسعه مدیریت الکترونیک منابع انسانی دارند.

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است .
بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

با وجود محاسن بسیار زیاد برنامه‌ریزی منابع سازمان، بسیاری از سازمان‌ها در فرآیند پیاده‌سازی این سیستم‌ها با مشکلات فراوانی رو به رو می‌شوند، شناسایی عواملی که سبب موفقیت پیاده‌سازی این‌گونه سیستم‌های برنامه‌ریزی و تولیدی کارآمد می‌شود می‌تواند گامی موثر در جهت توسعه سیستم‌های اطلاعاتی سازمان‌ها به شمار آید. در این تحقیق با شناسایی شاخصها و چارچوب‌های موجود برای پیاده‌سازی سیستم‌های اطلاعاتی سعی شده است که این عوامل ارزیابی گردد. بدین منظور ابتدا با مرور ادبیات، ۲۱ عامل کلیدی موفقیت ERP تدوین و در سه طبقه عوامل سازمانی، عوامل تاکتیکی و عوامل فنی قرارگرفتند که این عوامل در دو فاز قبل از اجرا (عوامل سازمانی) و حین اجرا (عوامل تاکتیکی و فنی) مرحله بندی شدند. روش نوینی با ترکیب نتایج DEMATEL فازی و FMCDM برای ارزیابی روابط علت و معلولی بین عوامل و همچنین پیش‌بینی موفقیت ERP در دو فاز قبل از اجرا و حین اجرا به کار گرفته شد تا بتوان در هر مرحله در صورت نیاز اقدامات اصلاحی انجام شود. شرکت ایران خودرو خراسان رضوی به صورت مطالعه موردی بررسی و با کمک نظر خبرگان سازمانی مدل ارائه شده مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان‌دهنده اهمیت عوامل حمایت و پشتیبانی مدیریت عالی سازمان، مشخص بودن اهداف ، مدیریت تغییر و مدیریت پروژه، آموزش، درگیرشدن کارکنان و وجود زیرساخت‌های سخت‌افزاری مناسب است و همچنین میزان موفقیت در فاز قبل از اجرا برابر با ۰,۵۷ می‌باشد که این مقدار کمتر از میزان مورد انتظار برای موفقیت پیاده‌سازی ERP می‌باشدکه لزوم اقدامات اصلاحی در عوامل سازمانی را برای موفقیت آشکار می سازد.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

در مقالۀ حاضر زمینۀ اصلی برنامه‌های نوسازی و اصلاحات اداری دوران رضاشاهی را- که دارای مزایا و فواید بسیاری برای جامعۀ ایران بوده است- بیان می‌کنیم. همچنین، به ‌وجود فرهنگ سیاسی اقتدارگرا می‌پردازیم که به‌موازات آن تجدید حیات یافت و موجب فزونی یافتن روش‌های مستبدانه و اعمال سلیقه‌های فردی در نظام سیاسی و اداری کشور شد.  در ادامه، این مسئله را تبیین می‌کنیم که به‌رغم رشد کمّی و پدید آمدن محیطی نسبتاً مناسب برای نوسازی و اقداماتی که صورت پذیرفت، تحولی بنیادین در نظام دیوان‌سالاری کشور پدیدار نشد‌‌. در این دوران، بسیاری از ویژگی‌ها و عناصر مخرب و نامناسب- که همواره از موانع تحول و اصلاحات بنیادین در نظام سیاسی اداری ایران به‌شمار می‌رفتند- ماندگار و حتی گاه تقویت شدند‌‌؛ عناصری نظیر روحیه اطاعت محض، رابطه‌گرایی، خویشاوندسالاری، ارتشا و فساد اداری، قانون‌شکنی و قاعده‌گریزی، نبود امنیت، بی‌اعتمادی، روحیۀ چاپلوسی، فقدان عقلانیت در تصمیم‌گیری‌های راه‌بردی و تحمیل اراده فردی شاه بر همه ارکان اداری.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

بهره‌وری کل عوامل (TFP) معیاری برای محاسبه میزان بهره‌وری در یک سازمان است. بهره‌وری به معنی استفاده بهینه از منابع و دستیابی به تولید بیشتر با منابع معین می‌باشد. ارتقای بهره‌وری به عنوان یکی از منابع مهم تامین رشد اقتصادی و افزایش رقابت‌پذیری بنگاه‌های مورد توجه است، به گونه‌ای که کشورهای صنعتی و در حال توسعه موفق، بخش قابل ملاحظه‌ای از رشد تولید خود را از این طریق بدست آورده‌اند. دولت در برنامه چهارم توسعه، دستگاه‌های اجرایی را موظف کرده است که سهم ارتقای بهره‌وری در رشد تولید مربوطه را تعیین کرده و الزامات و راهکارهای لازم برای تحقق آنها را برای تحول کشور از یک اقتصاد ورودی محور به یک اقتصاد بهره‌ور محور مشخص نمایند، به طوری که سهم بهره‌وری کل عوامل در رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) حداقل به ۳/۳۱ درصد و متوسط رشد سالیانه بهره‌وری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل تولید به ترتیب به مقادیر حداقل، ۵/۳، ۱ و ۵/۲ درصد برسد. برای دست‌یابی به اهداف مذکور در یک سازمان، ابتدا باید میزان بهره‌وری سازمان در دوره‌های گذشته محاسبه شود و سپس عوامل موثر در افزایش بهره‌وری شناسایی شده و طوری برنامه‌ریزی گردند که بهره‌وری در دوره بعد حداقل ۵/۲ درصد افزایش یابد. به منظور پوشش کمی الزام قانونی، در این مقاله روشی بر مبنای شاخص‌های رشد بهره‌وری و مدلهای تعمیم یافته تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) معرفی می‌شود، به طوری که، ابتدا میزان بهره‌وری در دوره‌های گذشته محاسبه شده و بر اساس عوامل موثر در تغییرات بهره‌وری، میزان تغییر در ورودیها و خروجیها به منظور تحقق ۵/۲ درصدی رشد بهره‌وری در دوره آتی مشخص می‌شود. همچنین در یک مطالعه موردی در شرکت ملی نفت ایران، نحوه محاسبه و بکارگیری از روش مذکور، تشریح خواهد شد.

دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

 فن بیان مهارتی چندوجهی است که با برخی عوامل زبانی و غیرزبانی مرتبط است و از زبان عادی و روزمره گویشوران که تنها برای ایجاد ارتباط به­کار می­رود، پیچیده­تر است. در این مقاله، نگارندگان کوشیده­اند با رویکردی شنونده‌محور، با دخیل دانستن ۲۱ شاخص­ از عوامل زبانی، پیرازبانی، فرازبانی و پادگفتمانی، کیفیت گفتار و فن بیان ده سخنگوی فارسی­زبان را ازدیدگاه صد شنونده فارسی‌زبان ارزیابی کنند تا روشن شود که به­نظر آن‌ها، کدام­یک از عوامل نشانه­شناختی مذکور بر کیفیت فن بیان سخنوران تأثیر بیشتری دارد. انتخاب این مؤلفه­­ها و شاخص­های مؤثر بر فن بیان، از اصول و نظریه­های گرایس (۱۹۷۵)، یول و برون (۱۹۸۹) و ادلوند و گاستافسون (۲۰۱۳) در چارچوب نشانه­شناسی اِکو (۱۹۷۹) برگرفته شده است. پس از گردآوری ۲۱ هزار پاسخ از نظرسنجی جامعه آماری، نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی نشان می‌دهد که پرسش­نامه از سطح پایایی ۸۹ درصد و اعتبار درونی ۸۷۲/۰ برخوردار است و به­نظر شنوندگان فارسی­زبان، ازبین چهار عامل بررسی­شده، به­ترتیب عامل­های نشانه­شناختی پیرازبانی و فرازبانی امتیاز بیشتری از دو عامل دیگر در نظرسنجی فن بیان ده سخنور فارسی­زبان داشته‌اند. به­سخن دیگر، شنوندگان تأثیر عوامل پیرازبانی و فرازبانی را در کیفیت فن بیان فرد سخنگو مؤثرتر از عوامل زبانی و پادگفتمانی می­دانند. با توجه به معرفی و تعیین میزان و درصد مشخصه­های مربوطه، امکان تعیین راهکارهای بهبود و تقویت عناصر تأثیرگذار در کیفیت فن بیان برای زبان فارسی وجود دارد.

صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱