جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای اصول


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

موضوع چند­معنایی در سال­ های اخیر مد نظر زبان ­شناسان ایرانی با رویکردهای شناختی بوده است. به دلیل اهمیت این موضوع، نگارندگان به بازشناسی چند­معنایی صورت سادۀ فعل ijən/č/ (رفتن) در کردی کلهری بر پایۀ چند­معنایی اصول­مند )Evans & Green,۲۰۰۶ پرداخته ­اند. در این جُستار کیفی، داده­ها به روش میدانی از گفتمان روزمرۀ کُرد­زبانان کلهری( گردآوری شده و براساس انگارۀ مذکور و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی و واکاوی شده­اند. شایان ذکر است که نگارندگان نیز از شم زبانی خود و دیگر گویشوران برای اصالت داده­ها بهره بردند. نتایج نشان داد که «­رفتن»، معنای سرنمون فعل ijən/č/ است و شبکۀ معنایی آن دارای چهل و پنج معنای مجزا، همچون «مسافرت کردن»، «رانندگی کردن»، «مهاجرت کردن»، «جاری شدن»، «غروب کردن»، «پایان یافتن»، «واریز کردن»، «ارسال کردن» و امثال آن­ها و شش خوشۀ معنایی است. همچنین، یافته­ها نشان داد که می­توان تبیین مطلوبی از چند­معنایی این فعل در کردی کلهری بر پایۀ رویکرد یاد­شده به­دست داد. بازنمایی چند­معنایی این فعل در کردی کلهری برای ادراک بهتر چند­معنایی فعل­های دیگر می­تواند سودمند باشد.
واژه­های کلیدی: رویکرد شناختی، چندمعنایی اصول­مند، ایوانز، گرین، فعل، کردی

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

  بررسی و تحلیل تفکّر لغوی حاکم بر علم اصول نحو به عنوان پدیده‌ای مهم در علم زبان شناسی زبان عربی است که به عنوان یک اصل کلّی حاکم بر علم نحو، ذهن زبان‌شناسان قدیم و جدید را از دیرباز تا کنون به خود مشغول نموده است. از میان این علم چهارگانه اصول نحو، بررسی و تحلیل این تفکّر زبانی در مسأله «سماع » که مستندِ دیگراصول نحو مانند «قیاس» و «اجماع» است، آن هم از منظر دو زبان‌شناس و عالم اصول نحوی متقدم و معاصر، سیوطی در قرن نهم و تمّام حسّان در قرن معاصر، ما را برآن داشت که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع و داده‌های زبانی موجود، به بررسی و تحلیل این مسأله بپردازیم. یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است، که این دو عالم نحوی متقدم و معاصر در اولین منبع سماع، یعنی کلام عرب و شرایط مکانی و زمانی حاکم بر آن کلام، اختلاف قابل ملاحظه‌ای نداشته ولی در دومین منبع سماع، یعنی در قرآن کریم اختلاف نظر دارند. سیوطی در این منبع سماع باتوجه به تحرّز (پروای) دینی که از آن برخوردار بوده است، در مبحثِ استناد به قراءات قرآنی درقاعده سازی قواعد نحوی، با ملاحظه این مطلب که: «مسئله قرائت، سنتی است که از آن پیروی شده و با آن مخالفت نمی‌شود»

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

رویکرد تحلیل حذف انشائی، نه حضور گویندگان، شنوندگان و افعال را بلکه حضور کلماتِ «من»، «تو» و افعال جملات انشائی را مسلم فرض می‌کند. در رویکرد اصول موضوعه محاوره‌ای نیز می‌توان به اصول محاوره رسمیت بخشید و نشان داد که قواعدی در دستور زبان وجود دارند که به چنین اصولی وابسته‌اند. اما از نظر جان سرل، هر دو رویکرد تحلیل حذف انشائی و اصول موضوعه محاوره‌ای، برداشت اشتباهی را از جایگاه نظریه افعال گفتاری در روایتی کلی از زبان نشان می‌دهند. ایراد سرل به این دو رویکرد این است که هر دوی آن‌ها در استفاده از منابع نظریه‌های فعلی افعال گفتاری ناکام می‌مانند. هر دو نظریه وقتی با داده‌های گیج‌کننده مواجه می‌شوند، راه‌حلی را فرض می‌کنند که نیاز به عرضه مؤلفه‌های اضافی و غیرضروری دارد. در هریک، فهمی صحیح از نقش افعال گفتاری ما را قادر می‌سازد تا این داده‌ها را بدون ارائه این مؤلفه‌های اضافی و غیرضروری توجیه کنیم.

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائه فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقاله حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگاره منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطه این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟ هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگاره زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبه هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصه مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانه گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.  

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: مطالعه پیش رو با هدف بررسی میزان بهره‌مندی از رویکرد زیست تقلیدی در خانه‌های روستای کندوان انجام شده تا مشخص شود ایرانیان پیشین که امکانات بسیار محدودتری نسبت به ایرانیان امروز داشته‌اند با توجه به چه معیارهایی سکونتگاه‌ها با پایداری چند صد ساله را طراحی کرده‌اند.
روش‌ها: برای رسیدن به هدف مذکور ابتدا رویکرد زیست تقلیدی که رویکردی نوین است، شناسایی شد و سپس سکونتگاه‌های روستای کندوان مورد مطالعه قرار گرفتند و با استفاده از مدلی که مؤلفه و معیارهای آن با نرم‌افزار سوپر دسیژنز ارزش‌دهی شده بود، ارزیابی شد تا معیارهای پاسخده اقلیمی در این منطقه شناسایی و تدقیق شوند.
یافته‌ها: معیارهای پاسخده اقلیمی همراستا با هدف پایداری در رویکرد زیست تقلیدی و در سه گروه مؤلفه شکلی، کالبدی و عملکردی در روستای کندوان شناسایی و ارزیابی شدند.
نتیجه‌گیری: خانه‌های کندوان با توجه به پتانسیل خاص اکوسیستم منطقه‌ای طراحی شده‌اند و عواملی که می‌توانند کمک‌کننده در شکل‌دهی چنین مسکن‌های پایداری باشند شناخته شدند. با معرفی معیارها و ارزیابی آنها می‌توان با توجه به میراث ارزشمند گذشتگان و تکنولوژی‌های امروز اقامتگاه‌هایی هماهنگ‌تر با طبیعت و با پایداری بیشتر طراحی کرد.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

دغدغۀ همۀ دولت­ها در کشورهای توسعه­یافته و درحال توسعه رهایی از مسائل و مشکلات اجتماعی ناشی از فقر، بی­سوادی، بیکاری، تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و برقراری امنیت و عدالت اجتماعی به­منظور پایداری جامعه و توسعه­یافتگی است. بنابراین، ناگزیر از اتخاذ سیاست­های مناسبی برای تخصیص منابع و امکانات موجود جامعه به بخش های مختلف اقتصادی، آموزشی، درمانی، تفریحی و... هستند. بدیهی است برای تحقق این امر، تعیین درجه اولویت و مزیت هریک از بخش­های مختلف، گام نخست و لازم به­منظور تخصیص بهینه منابع و امکانات است. چنانچه در حوزه مطالعات اجتماعی رده­بندی صورت نگیرد، امکان مقایسه و برنامه­ریزی برای توسعه­یافتگی امکان­پذیر نخواهد بود. یکی از شیوه های علمی رده بندی برای تحقق توسعه­یافتگیِ مناطق، تاکسونومی است. ازاین رو، این مقاله بر این موضوع متمرکز شده است تا نحوه اجرای روش تاکسونومی و بهره­گیری سودمند از این روش را در رده­بندی مناطق و چگونگی تعیین اولویت­های هر منطقه توصیف کند. این مطالعه توصیفی است و روش آن، اسنادی با استفاده از منابع ثانویه است.    

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

بررسی زبان شناختی طنز از دیرباز مورد توجه بوده و از زمان طرح نظریه معناشناختی تولید طنزِ راسکین (۱۹۸۵) انسجام روش شناختی بیشتری یافته است. در کنار عواملی مانند عدم تجانس، ابهام و اغراق، نقض اصل همیاری مکالمه ای گرایس (۱۹۷۵) و اصول چهارگانه آن یکی از مهم ترین عواملی است که به ایجاد موقعیت طنز می انجامد. تأثیر نقض اصولی مانند اصل ارتباط و کیفیت بر ایجاد لطیفه و موقعیت طنز بارها از رویکردهای مختلف مطالعه شده است. هدف این پژوهش، بررسی نقض اصول همیاری مکالمه ای گرایس و نقش آن در تولید لطیفه های موسوم به «پَ نه پَ» است که به تازگی در فضای اینترنت و پس از آن در گفت وگوهای روزمره گویشوران بسیار رواج پیدا کرده است. در این پژوهش، سازکار تولید این گونه لطیفه ها در قالب روند نمایی سه مرحله ای نمایش داده می شود. پرسش اصلی پژوهش این است که نقض اصول گرایس چگونه به خلق موقعیت طنز می انجامد و سازکار زبانی تولید این گونه از لطیفه ها چگونه است. چارچوب نظری پژوهش، اصل همیاری گرایس است و داده ها به صورت تصادفی از میان لطیفه های منتشر شده در فضای مجازی انتخاب شده اند. این نسل جدید از لطیفه های ایرانی از آنجا که ضعف های ارتباطی و اجتماعی جامعه را دست مایه طنز قرار می دهند، می­توانند موضوع پژوهش­های بیشتری به لحاظ زبان شناسی و جامعه شناسی باشند؛ زیرا علاوه بر ویژگی های زبانی درخور توجه آن ها، عدم تمرکز این دسته از طنزها بر لهجه ها و اقوام، ویژگی جامعه شناختی مهمی به شمار می آید که از تغییر الگوی طنزهای ایرانی به سمت وسویی فارغ از توهین به خرده فرهنگ ها و اقوام کشور خبر می دهد.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

اصول حا کم بر شهرسازی و معماری در جوامع مختلف برحسب ویژگ یهای فرهنگی، دینی و تاریخی آن جامعه شکل می گیرد. این رابطۀ دوطرفه بین ظرف یا همان قالب و مظروف یا محتوا، تفاوت در ساختار شهری در کشورها و جوامع گونا گون را پدید م یآورد. اما آنچه در این بین مهم می نماید، اصول و قواعد حا کم بر شهرسازی، مناسبات و روابط شهروندان و نیز میزان اثرگذاری این عوامل بر ساختار شهری است. این اصول در کنار یکدیگر و با توجه به راهکارهای اسامی، می توانند در تبیین و آفرینش آرما نشهر ایران  اسامی نقشی کلیدی ایفا نمایند. لذا شناخ ت این اصول و قواعد و همچنین تأثیرات آن ها بر ساختار شهر ب همنظور آفرینش و دست یافتن به آرما نشه ر ایرانی-اسامی مهمترین هدف پژوهش حاضر بوده است. شهر اسامی نخستین بار در ربع اول قرن بیستم به یک موضوع جدی تحقیق تبدیل گشت و مورد بررسی قرار گرفت. برخی از منابع به مطالعۀ ویژگ یها و عناصر تشکیل دهنده شهر در قلمرو فرهنگ اسامی م یپردازند و برخی دیگر نیز آن را به عنوان شهر دینی مطرح نموده اند و به ویژگی های ذکر شده از شهر در قرآن و آرمان شهر دینی و شهر منتظران پرداخته اند. بدی نجهت برای پاسخ دادن به این سؤال که اصول و قواعد در شهرهای اسام ی کدام اند و هر یک از آ نها چه پیامدها و آثاری را ب هدنبال دارند، کوشیده شده است با استفاده از روش توصیفی  تحلیلی و ا کتشافی )دریافت شهودی( به آن پاسخ داده شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در شهرهای اسامی  ایرانی، تفکر حا کمان زمانه و اصول و ایدئولوژی ناشی از آن و تأثیر آن در آرما نشهر نزد متفکران چگونه بوده است. در نهایت استخراج اصول و عناصر آرما نشهر ایرانی  اسامی بر اساس مبانی قرآنی و علمی و ارائه مدلی برای تربیت شهروند آرمان طلب ب هعنوان هستۀ اصلی آرما نشهر پیشنهاد گردیده است.

دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

در زبان‌ فارسی تلویح نقش مهمی در گفتمان دارد، همچنین استنباط آن از طرف شنونده بسیار مهم می‌باشد. هدف از این تحقیق تحلیل داده‌های زبان فارسی با توجه به فرهنگ فارسی زبانان در تهران و طبقه‌بندی انواع تلویح بر اساس رویکرد‌های مختلف می‌‌باشد. مسئله‌ای که وجود دارد این است که سخنگویان فارسی زبان پیام مورد نظر گوینده را چگونه استنباط می‌نماید. این پژوهش با توجه به موضوع مقاله مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است که داده‌ها به روش میدانی از مکالمات روزمره مردم عادی کوچه و خیابان شهر تهران بدست آمده است. برای بدست آوردن و استخراج جملات تلویحی،۵۰ ساعت از مکالمه‌های فارسی‌زبانان در ۱۳ موقعیت متفاوت ضبط و ثبت شده است. بعد از استخراج جملات حاوی تلویح‌، آنها را طبقه‌بندی نموده و بر اساس فرضیه-های تحقیق مورد توصیف و تحلیل کیفی قرار گرفتند. دستاورد تحقیق نشان می‌دهد که تلویح در ارتباطات و تعاملات فارسی‌زبانان در قالب معنای تلویحی به صورت تلویح مکالمه‌ای عام، تلویح سنجشی،تلویح مکالمه‌ای خاص و تلویح قراردادی بازنمایی می‌شود و همچنین ساخت های دستوری همچون جملات شرطی و ساخت پرسش‌های توضیحی می‌تواند با پیش‌فرض موارد خاص در بوجود آوردن متون دارای معانی تلویحی تاثیرگذار باشد.در پایان به این نتیجه رسیدیم که بافت موقعیت و فرهنگ عامل بسیار تعیین کننده و موثری در تحلیل مکالمات بودند. چرا که معانی و تفاسیر در بافت موقعیت قابل دستیابی بودند.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف اصلی این مقاله، مطالعۀ نحوۀ بازنمایی جوان در سینمای عامه‌پسند ایران از راه مقایسۀ تطبیقی فیلم‌های برگزیده در دو دورۀ اصلاحات (۱۳۷۶- ۱۳۸۴) و اصول‌گرایی (۱۳۸۴- ۱۳۸۹) است. به این منظور، با بهره‌گیری از نظریۀ بازنمایی هبدیج و مفاهیم مرتبط در حوزۀ مطالعات جوانان، نظیر «بازنمایی به‌مثابۀ دردسر» و «بازنمایی به‌مثابۀ خوش‌گذرانی»، سه فیلم از دورۀ اصلاحات («زیر پوست شهر»، «پارتی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم») و سه فیلم از دورۀ اصول‌گرایی («دایرۀ زنگی»، «دربارۀ الی...» و «تسویه‌حساب») برگزیده و به این موضوع پرداخته شده است که آیا در بازنمایی‌ جوان در فیلم‌های این دو دوره، تفاوتی وجود دارد یا خیر. مطالعۀ این فیلم‌ها براساس دو الگوی سلبی و کادوری برای تحلیل رمزگان فنی، و الگوی روایی و نشانه‌شناسی بارت برای تحلیل نشانه‌شناسی پی‌ریزی شده است. پس از مطالعۀ فیلم‌ها و بررسی جداگانه هریک از آن‌ها، این نتیجه به‌دست آمد که فیلم‌های عامه‌پسندِ ساخته‌شده در این دو دوره، تصویری متفاوت از جوان را بازنمایی می‌کنند. در هریک از این دو دوره، ارجاعاتی حتی متناقض به جوان به‌چشم می‌خورد. در دورۀ اصلاحات، جوان با مفاهیمی مانند «پای‌بندی به ساختار»، «امید به آینده»، «خودباوری»، «جسارت»، «مسئولیت‌پذیری»، «آرمان‌گرایی»، «قانون‌مداری» و «دموکراسی و آزادی‌خواهی» نشان داده شده است؛ اما در دورۀ اصول‌گرایی به‌صورتی «ساختارشکن»، «خودابراز»، «بی‌هویت»، «مبارز ضداجتماعی»، «درگیر بین سنت و مدرنیته»، «قانون‌گریز» و «خطر‌پذیر» بازنمایی شده است. بنابراین، نوعی هراس رسانه‌ای درمورد بازنمایی جوان در دورۀ اصول‌گرایی در سینمای عامه‌پسند به‌وجود آمده است.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

امروزه بحث پیرامون بازشناسی هویت ایرانی اسامی در معماری معاصر کشور در سطح وسیعی گسترش یافته است. موضوع مسکن بزرگ ترین سهم را در این امر داراست که به نحوی تمام اقشار جامعه با آن در ارتباط اند. احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی محسوب شده و شکل و سازمان فضایی آن به شدت تحت تأثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. بی توجهی یا عدم توجه کافی مسکن با رویکرد ایرانی- اسامی باعث شده که ارز شها و سنَت های قدیمی در کالبد و سیمای مسکن زیر پا گذاشته شود، و مردم نیز از حسنات و ارزش های آن بی بهره بمانند. هدف مقاله آ گاهی به اصول معماری مسکن ایرانی در گذشته و حال شروع می گردد و در ادامه اصول معماری مسکن ایرانی با اصول اجتماعی اسام تطبیق داده می شود، تا مشخص شود کدام یک از اصول مسکن ایرانی با اصول اسامی هماهنگی دارد، پیش بینی م یگردد بدین ترتیب، اصولی برای مسکن ایرانی معاصر براساس احکام اسام استخراج گردد. این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی و با هدف شناخت ضرور تها و نیازهای طراحی معماری ایرانی- اسامی در شرایط کنونی جامعه انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط متخصصین و دانش آموختگان رشته معماری که از میان آن ها ۱۵۰ نمونه، با روش تصادفی ساده مورد پرسش نسخه ۲۱ روابط SPSS گری قرار گرفته اند. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق ابزار پرسش نامه با بکارگیری نرم افزار بین متغیرهای تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه برای بازگشت به الگوی ایرانی اسامی در طراحی و اجراء مجتمع های مسکونی امروزی چهار عامل «امنیت و آسایش»، «داشتن حریم خصوصی»، «استفاده از عوامل طبیعی» و «تواضع در خانه» به عنوان شاخصه های مشترک، مسکن بر مبنای فرهنگ ایرانی- اسلامی و مسکن آپارتمانی امروز هستند.

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

تحقیق پیش‌رو با هدف تشریح فرآیند هژمونیک‌شدن گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور در دهه سوم انقلاب (۱۳۸۰-۱۳۸۴) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافته‌های رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائه‌اند: گفتمان اصول‌گرایی با استفاده از زمینه‌های ایجادشده در اثر تزلزل‌ها و بی‏قراری‏های گفتمان اصلاح‌طلبی و با بهره‌گیری از زمینه‌ها و امکانات سخت‌افزای و نرم‌افزاری هم‌چون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ زمینه‌های لازم را برای حاشیه‌رانی اصلاح‌طلبان و ساختارشکنی برخی دال‌های اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی هم‌چون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفره‏های مردم که در قالب کاربرد زبان همه‌فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش ساده‌زیستی و ... ارائه می‌شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوه‌بر نقد دولت‌های گذشته و اشاره به نقصان‌ها و ناکارآمدی‌های آن‌ها در تأمین و توجه عدالت‌محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آن‌ها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال به‌عنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.  

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

یکی از مطالبات جامعه ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار ارزش‌های اسلامی در تمام شئون جامعه به‌ویژه تصمیم‌گیری‌های حوزه مدیریت است. با نگاهی به متون مورد تدریس در مورد مدیریت و اصول آن، مشاهده می‌شود که این منابع آکنده از آموزه‌های ژاپنی و غربی بوده و در اغلب موارد در عمل سرلوحه اقدام مدیران سازمان‌های جوامع اسلامی قرار می‌گیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا به مقایسه اصول مدیریت از دیدگاه اسلام و ژاپن پرداخته است. در نتیجه با مطالعه آیات قرآن کریم و سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) به‌خصوص نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین، نکات مطرح شده در مورد اصول مدیریت که شامل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، هماهنگی، نظارت و ارتباطات می‌باشند، استخراج شده تا با معرفی آنها مساعدتی در سیاست‌گذاری‌های سازمان‌های جوامع اسلامی فراهم شود.

دوره ۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

بر اساس نظریۀ کنشی ترتیب واژگانی۱ و اصول بهره‌وری۲ در دستور (Hawkins, ۱۹۹۴, ۲۰۰۴)، چیدمان سازه‌ها‌ی زبانی متأثر از راندمان پردازشی است. به بیان شفاف‌تر، سازه‌ها به­نحوی مرتب می‌شوند که پردازش زبانی را تسهیل کنند. این پژوهش با بهره‌گیری از تکلیف برخط خوانش جمله، با هدف بررسی نقش وزن دستوری در عملکرد حرکت سازه‌ها به جایگاه پسافعلی و تحلیل سطح پردازشی جملات در صورت‌بندی‌های متناظر شکل‌ گرفت. تکلیف پیش‌گفته به‌عنوان الگویی مناسب برای تحلیل سطح پردازشی ساخت‌های نحوی، در محیط نرم‌افزار Open‌Sesame طراحی‌ شد. دو مجموعۀ ۲۴ جمله‌ای در سه ‌سطح وزنی (سبک، متوسط و سنگین) و دو سطح ساختاری (سازه‌ در جایگاه بی‌نشان پیش‌فعلی و پسافعلی) برای ۴۰ آزمودنی فارسی‌زبان دارای تحصیلات دانشگاهی (سنین ۱۸ تا ۴۰ سال) ـ که ‌به‌شیوۀ تصادفی انتخاب ‌شدند ـ ارائه‌ شد. مجموعۀ نخست شامل جملات دارای بند موصولی و مجموعۀ دوم جملات حاوی سازۀ پسایند‌شده و جملۀ متناظر غیرمقلوب بود. پس از هر جمله، یک پرسش بلی/ خیر مطرح ‌شد. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس تحلیل ‌شد. در وزن دستوری سبک، وقتی سازۀ مورد مطالعه در جایگاه بی‌نشان قرار‌ دارد، سرعت زمان خوانش به­نسبت جملات متناظر پسافعلی بیشتر است، حال آنکه این الگو با افزایش وزن دستوری برعکس می‌شود؛ به بیان دیگر، در وزن دستوری متوسط، حرکت پسافعلی سازه‌ها، به کاهش میانگین خوانش جمله‌ منجر می‌شود. این کاهش به‌مراتب در حالت سنگین معنادارتر است. ترتیب سازه‌ها و گشتار حرکت نسبت به وزن دستوری سازه‌‌ها حساس است؛ درنتیجه، گرایش سنگینی پایانی در زبان فارسی در رابطه با ساخت‌های ‌پیش‌گفته با انگیزش افزایش راندمان پردازشی تأیید‌ می‌شود.
 
 

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

چند­معنایی از موضوعات مهم و سنتی مطالعات معنی­شناسی و روابط واژگانی است. واژۀ چند­معنا واژه یا تک­واژی است که دارای چند­معنای مرتبط است. مطالعۀ چند­معنایی حروف ربط در زبان فارسی می­تواند گامی در جهت شناخت پیچیدگی­های آن و کمک در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر  بررسی چند­معنایی دو حرف ربط هم­پایۀ «اما» و «ولی» در زبان فارسی بر اساس انگارۀ چند­معنایی اصول­مند (انگارۀ چما) (ایوانز و گرین، ­۲۰۰۶) است. ماهیت روش انجام این پژوهش توصیفی ـ  تحلیلی است. پیکرۀ انتخاب­شده از مصاحبه با سخنوران فارس­زبان، استفاده از روزنامه­ها­ی کثیر­الانتشار و کتب دستور زبان فارسی به­دست آمده و با استفاده از رویکرد شناختی تحلیل شده است.  نگارندگان برای معانی متمایز این دو حرف ربط، به­دلیل محدودیت حجم مقاله، تنها به ذکر نمونه­هایی از هر مفهوم بسنده و هر یک را جداگانه در یک شبکۀ معنایی ترسیم کرده­اند. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که مفهوم اولیۀ «اما»­، «ولی» است و در شبکۀ معنایی آن سیزده معنای متمایز و دو خوشۀ معنایی وجود دارد. همچنین مفهوم اولیۀ «ولی»­، نیز «اما» است و در شبکۀ معنایی آن هشت معنای مجزا و دو خوشۀ معنایی وجود دارد.
 

 

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۵ )
چکیده

این مقاله براساس بخشی از نتایج پژوهشی که با عنوان «طراحی سیستم خط‌مشی‌گذاری دولتی برای تحقق عدالت اجتماعی، بر مبنای مدل حکومت حق‌مدار علوی در نهج‌البلاغه » انجام شده است، توسعه پیدا کرده است. معمولاً هر سیستم خط‌مشی‌گذاری عمومی براساس مجموعه‌ای از اصول و گزاره‌های مبنایی طراحی می‌شود. اصولی که تحت تأثیر آموزه‌های مکاتب فلسفی سیاسی غالب در محیط اجتماعی خود شکل می‌گیرند؛ آموزه‌هایی که ممکن است تحت تأثیر فراگردهایی چون مجادلات ایدئولوژیک، گفتمانهای اخلاقی یا اجماع نظرهای عقلانی تدوین شوند. در حالی که اگر هدف از پی‌افکنی یک آموزه عدالت‌گرا، نیل به یک سیستم مطمئن مبتنی بر حق و حقیقت باشد، بعید است که چنین فراگرد‌هایی کارساز باشند؛ زیرا حق‌گرایی متضمن رعایت استلزامهای منطقی در استخراج گزاره‌ها و پی‌ریزی یک نظام علمی معتبر است. از این رو توصیه می‌شود که در سیر حق‌گرایی به حق‌مداری از روش تحلیل منطقی استفاده شود. به این ترتیب مجموعه‌ای از اصول عقلانی معتبر به مثابه اصول منطقی مبنایی مدنظر قرار گرفته، قضایایی به‌طور منطقی از آنها استنباط شوند. در این تحقیق ضمن استفاده از روش تحلیل منطقی و روش مطالعه تطبیقی، از متن کتاب نهج‌البلاغه به مثابه متن اولیه و اصلی برای استخراج گزاره‌های منطقی معرف عدالت حق‌مدار استفاده می شود. حاصل کار، استخراج و تدوین پنج اصل زیربنایی و استنباط نوزده قضیه منطقی از اصول مذکور بود که در قالب نظام منطقی نهایی عدالت حق‌مدار، مبنای مناسبی را برای مقایسه آموزه‌های این نظام با سایر آموزه‌های محاط بر دیگر سیستمهای خط‌مشی‌گذاری عمومی ارائه می کند. در جریان تحقیق، اصول زیربنایی اعلامیه جهانی حقوق بشر به مثابه یکی از بهترین دستاوردهای علمی بشر در قلمرو علم حقوق و اخلاق با اصول زیربنایی آموزه حق‌مدار مقایسه شد و به ارزش حق‌گرایی در سیر دانش‌افزایی تأکید شد.

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

با گسترش ارتباطات بین­المللی و تأثیر آن بر امور داخلی جامعه، سازمان­های خبری حتی از ترجمه نیز به­عنوان ابزاری برای هدایت ایدئولوژی در مسیری خاص استفاده می­کنند. بدین­ترتیب نقش ترجمه در برجسته­سازی رقابت سیاسی میان احزاب انکارناپذیر است. تفاوت واژه­گزینی مترجمان می­تواند بازتاب تفاوت میان احزاب اصول­گرا و اصلاح­طلب باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی نمود
برجسته­سازی ایدئولوژی­ محور در واژه­گزینی مترجمان مطبوعاتی است. در این تحقیق پیکره­ای بالغ بر دویست جمله از پایگاه­های خبری دنیا به همراه ترجمۀ فارسی آن­ها گرد­آوری شد. در گردآوری داده­ها سعی بر آن شد تا از اخبار ترجمه­شده خبرگزاری­های حامی هر دو حزب استفاده شود. سپس داده­ها بر اساس مدل سه­وجهی فرکلاف تجزیه و تحلیل شد. نتایج به­دست آمده از تحقیق نشان می­دهد که اختلاف میان دو حزب اصلی، در واژه­گزینی مترجمان نمود یافته و همین امر، حتی ممکن است اختلاف و تنش را به تبع داشته و عدم کنترل آن، چالشی برای ثبات اجتماعی قلمداد شود.

 
 

دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۳ )
چکیده

امروزه مباحثی در خصوص به رسمیت شناختن گوناگونی فرهنگی پرسش بنیادینی را در نظریه سیاسی مطرح کرده است: فرایندهای تصمیم‌گیری سیاسی باید بر چه بنیانی استوار شوند تا بتوانند با تفاوتهای فرهنگی، به‌عنوان خصلت ماندگار اجتماعات معاصر، سازگار باشند؟ هدف این مقاله ارزشیابی کاربرد گفتگو در این فرایندهاست. بخش نخست این مقاله به بحث درباره ماهیت و منشا گوناگونی فرهنگی اختصاص دارد. اینکه گوناگونی فرهنگی چگونه به پیدایش مسایلی در خصوص نظریه سیاسی منجر می‌شود، حایز اهمیت است که در بخش دوم مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد. بخش سوم معطوف به ارزیابی راههایی است که در آن گفتگو می‌تواند به‌عنوان وسیله‌ای برای این هدف به خدمت گرفته شود. در این بخش، بویژه بحث جالب توجه برندا دروین و دیوید جی. شافر مطرح خواهد شد که هدف آن انتقال مفهوم گفتگو، به عنوان یک رشته از مشارکت کنندگان به فرایندهاست. در بخش نتیجه‌گیری بعضی از نتایج حاصله مورد بررسی قرار می‌گیرد.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده

جاناتان دنسی از یک دیدگاه اصالت مصداقی افراطی در فلسفه اخلاق دفاع می کند. او ضمن انتقاد از شماری از رویکرد های قائل به اصول عام اخلاقی، مدعی است که هیچ اصل اخلاقی وجود ندارد و قضاوت های اخلاقی ما کاملا وابسته به ظرف ها و زمینه هاست: این قضاوت ها مورد به مورد و بدون برخورداری از حمایت اصول اخلاقی به انجام می رسند. در مقاله حاضر با استفاده از شماری از مفاهیم در علم و فلسفه علم کوشش می کنم یک مدل متواضعانه در خصوص یک رویکرد اخلاقی قائل به کثرت اصول عام اخلاقی را بسط دهم. استدلال اصلی من آن است که این مدل، در برابر انتقادات دنسی از مدل های متکی به اصول عام از آسیب پذیری کمتری برخوردار است و درقیاس با مدل خود دنسی بهتر می تواند از عهده قضاوت در مورد مسائل اخلاقی برآید.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده عوام گرایی کیفری در دهه های اخیر سیاست کیفری بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داده است. در نتیجه حاکمیت رویکرد عوام گرایی کیفری، سیاستگذارن کیفری تلاش می کنند طرح هایی را تدوین و اجرا کنند که مورد پسند عامه مردم است، بدون این‌که این تدابیر با یافته های علمی سازگاری داشته باشند. رسانه ای شدن جرم، افزایش ترس و ناامنی، ناامیدی نسبت به الگوهای اصلاح و درمان، و تشدید رقابت های انتخاباتی، مهم‌ترین بسترهای ظهور عوام گرایی کیفری هستند. جلوه های این رویکرد به صورت ارائه تصویری خطرناک از مجرمان جنسی در رسانه ها، گرایش به سزاگرایی، قانونگذاری کیفری مبتنی بر وقایع مجرمانه و نادیده گرفتن اصول بنیادین حقوق کیفری متجلی شده است. این مقاله بر آن است تا ضمن تشریح چارچوب مفهومی عوام گرایی کیفری، بسترهای ظهور و جلوه های این رویکرد را در حوزه جرائم جنسی مورد بررسی قرار دهد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱