1- استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه مازندران
2- کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری و منطقهای، دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا
چکیده: (4985 مشاهده)
در دهه های اخیر بازتاب فضایی تحولات اقتصاد پسافوردیستی، اشکال نوینی از شهرنشینی را به وجود آورده که ناکارآمدی پارادایم سلسله مراتب را آشکار کرده است. بدین ترتیب، با گذار از منطق سازمانی قلمرویی به منطق سازمانی شبکهای، صرفههای مقیاس به صرفههای بیرونی شبکه، پیوندهای سلسلهمراتبی و یک سویه به پیوندهای همافزا و متقابل بسیاری از مفاهیم سنتی، نه تنها به لحاظ تحلیلی و توصیفی بلکه حتی بیشتر با رویکردی هنجاری، در ماهیت و قالب جدیدی قرار گرفتند که نیازمند چارچوببندی و تعریفی دوباره هستند. هدف این مقاله تبیین گذار از مفاهیم برنامه ریزی مبتنی بر سلسله مراتب به سمت برنامه ریزی براساس ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چند مرکزی است. روش تحقیق براساس رویکردهای توصیفی استوار بوده و با مرور و بازبینی ادبیات انتشار یافته در این حوزه به تحلیل گزاره های مربوطه می پردازد. نتایج بررسی این تحقیق نشان داد که نظریه سلسله مراتبی راهبرد خاصی را ارائه نمیکند اما نظریات شبکه، چارچوب منسجمی از همکاریها را بین شهرها و در مقیاسهای فضایی مختلف پیشنهاد میدهد که میتواند به موقعیت رقابتی شهرها و مناطق با توجه به افزایش روز افزون اهمیت آنها در رقابتهای بینالمللی و نقش کلیدی آنها در جذب منابع متحرک منجر شود.
دریافت: 1394/9/7 | پذیرش: 1395/2/23 | انتشار: 1395/9/1