1- دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
2- دانشیار دانشکده هنر و معماری،گروه شهرسازی
3- دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
چکیده: (10239 مشاهده)
عقلانیت را میتوان یکی از چارچوبهای شناخت شناسانه مؤثر بر نظریه برنامهریزی دانست، اما این انگاشت از سوی فرا- نوگرایان انتقاد و انکار شده است. عقلانیت براساس این انتقادها بار ارزشی منفی یافته است، به صورتی که برنامهریزی عقلانی با فن سالاری سازشناپذیر و نوعی خودبرتربینی حرفهای با سطحینگاری ابزاری مترادف شده است. این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میانکنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامهریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشهای رواج یافته در برنامهریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است، درپی ابهامزدایی از مفهوم عقلانیت، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونههای مختلف آن بر آن دسته رویکردهای برنامهریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیمگیری عقلانی استفاده کردهاند. پژوهش پایه این مقاله از نوع پژوهش «توصیفی- بیانگر» بوده و روش تحلیل به کار رفته، روش تحلیل زمانسنجی (کرونولوژیک) دادههای ثانویه مرتبط با موضوع پژوهش و از طریق روشهای تحلیل کیفی محتوا و بازبینی سیستماتیک این دادههاست. برونداد این مقاله مدلی مفهومی برای گونهشناسی عقلانیت و سیر تکامل زمانی آن، ردیابی اثرات آن بر رویکردهای برنامهریزی شهری و همچنین شرح بایستگی به کارگیری این مفهومی در برنامهریزی فضایی راهبردی بوده است.
نوع مقاله:
علمی پژوهشی، مستخرج از پایان نامه |
موضوع مقاله:
فرایندهای سطح زمین دریافت: 1396/6/4 | پذیرش: 1396/11/6 | انتشار: 1397/1/26