Malekpourasl B. Analysis of impossibility of achieving to consensus in decision making process of planning through Lacanian's “the real” and Mouffe's “the political” concepts. MJSP 2018; 22 (3) :26-55
URL:
http://hsmsp.modares.ac.ir/article-21-16012-fa.html
دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (8574 مشاهده)
در این مقاله همرأیی در فرآیند تصمیمسازی برنامهریزی و چرایی شکستِ برخی راهبردهای برنامهریزی در این زمینه، مورد بررسی قرار گرفته است. در چارچوب اندیشههای فلسفی و اجتماعی هابرماس، برنامهریزی ارتباطی پایههای اصلی شکلگیری همرأیی عقلانی است. همزمان با مطرح شدن انگاشت «امر واقعِ» لکان و «امر سیاسی» موف، روایت هابرماس از سیاست و برنامهریزی که روایتی مبتنی بر عقلانیت ارتباطی است، مورد پرسش جدی قرار گرفته است. در این ارتباط انگاشتهایی همچون «تعارض» و «آگونیسم» از آن جهت که به شکل کارآمدتری میتوانند بازیهای قدرت و تضاد منافعِ درونی فرآیندهای تصمیمسازی برنامهریزی را آشکار سارند، دارای اهمیت است. وابستگی فکری هابرماس به مکتب فرانکفورت و متأثر بودن نظریهپردازی او در زمینهیِ کنش ارتباطی از روانشناسی رشدِ شناختی، چرخش روانکاوانه را برای پیمودن مسیر پژوهش ضروری ساخته و بهرهگیری از آرای مطرح شده از سوی لکان برای آسیبشناسی نقادانهیِ همرأیی نیز بر مبنای این ضرورت است. در انتها با اشاره به کاستیهای نظریهیِ همرأیی عقلانی و برنامهریزی ارتباطی، محیط تصمیمسازی در برنامهریزی محیطی بسیار پیچیده، نامعلوم و همراه با تعارض معرفی شده که تبیین آن نیازمند رهیافتهای نوین همچون چارچوب لکانی است تا بتوان تعارضهای موجود در فرآیند تصمیمسازی برنامهریزی را شناسایی کرد و درک واقعبینانهتری نسبت به کاربست برنامهریزی به دست آورد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
فرایندهای سطح زمین دریافت: 1396/11/24 | پذیرش: 1402/7/28 | انتشار: 1397/7/23