%0 Journal Article %A Esmaeilzadeh, Hassan %A Sarrafi, Mozaffar %T Role of Good Governance in Urban Planning Case Study: Tehran Metro %J The Journal of Spatial Planning %V 10 %N 1 %U http://hsmsp.modares.ac.ir/article-21-2384-fa.html %R %D 2006 %K -, %X بطور کلی نظریه های برنامه ریزی به دو دسته کلی تقسیم می گردند. دسته اول، برنامه ریزی را از جهت فرآیند، بررسی می کنند (برنامه ریزی فرآیندی ) و دسته دوم، با محصول و نتیجه برنامه ریزی سر و کار دارند (برنامه ریزی محصولی ). در تحقیق حاضر، برنامه ریزی برای اجرای طرح متروی تهران (که مورد مطالعه این تحقیق است)، از دیدگاه فرآیندی بررسی شده است. بدین معنی که مراحل تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اجرای طرح مزبور و اثراتی که این برنامه ریزی، از خود بجای گذاشته است، مورد مطالعه قرار گرفته است. در این میان جایگاه الگوی حکمروائی خوب (نظام اداره خوب) که شامل اصولی از قبیل مشارکت، پاسخگوئی، شهروندی، شفافیت، کارآمدی، قانونمداری و نظایر اینهاست، در جهت بررسی نقش مردم در فرآیند برنامه ریزی برای طرح یاد شده و میزان تعامل اضلاع حاکمیت (مسوولین، مردم و بخش خصوصی) بررسی شده است. الگوی مربوطه (حکمروائی خوب)، که از اواخر دهه 1980 مطرح شده است بطور کلی به فرآیندی اشاره دارد که تصمیم ها و اعمال قدرت در آن شکل می گیرد و جایگاهی است که دولت، مردم و بخشهای خصوصی به تعامل با یکدیگر می پردازند. الگوی حکمروائی خوب، در زمان حاضر در مجامع بین المللی و محافل کارشناسی، تنها راه خروج از بن بست فقر و توسعه نیافتگی تلقی می شود و مدیریت سطح محلی، گریز و گزیری از آن ندارد. زیرا اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریتی است که توسعه منطقه ای و در نتیجه توسعه ملی را نیز بدنبال دارد. بدین ترتیب ابتدا کلیاتی در زمینه تاریخچه مترو (زمان و علت طرح مترو، مطرح کنندگان و مشارکت کنندگان در برنامه ریزی و اجرای طرح) ارائه گردیده است، سپس مصاحبه ای با مسوولین مترو و ساکنین یکی از ایستگاههای مترو (ایستگاه امام خمینی تهران)، در زمینه میزان مشارکت مردم در طرح یاد شده و میزان رعایت اصول حکمروائی خوب از طرف مسولین، صورت گرفته شده و در ادامه به بررسی و تجزیه و تحلیل آنها بصورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آزمون Spss، پرداخته شده است. در نهایت به جمعبندی و ارائه پیشنهادات مربوطه اقدام شده است. و نتیجه کلی که از این تحقیق حاصل شده است اینست که در طرح یاد شده، برنامه ریزی برای مردم بوده است نه برنامه ریزی با مردم. چرا که مردم در فرآیند برنامه ریزی و اجرای طرح، نقش خاصی نداشتند و تنها نظاره گر و استفاده کننده از نتایج طرح بوده اند (برنامه ریزی از بالا و دیوانسالارانه). و در این تحقیق، اصول حکمروائی خوب، به هیچ عنوان رعایت نشده است. بدیهی است که تبعات نامطلوبی را هم از خود به جای گذاشته است. چرا که زمانیکه مسوولین به حقوق شهروندی توجهی نمی کنند طبیعتا" مردم نیز ، خود را در قبال طرح، مسوول نخواهند دید و این عوامل، مانع توسعه منطقه ای و در نهایت توسعه ملی خواهد گردید. %> http://hsmsp.modares.ac.ir/article-21-2384-fa.pdf %P 1-28 %& 1 %! - %9 %L A-10-1000-1792 %+ Shahid Beheshti University, Tehran, Iran %G eng %@ 1605-9689 %[ 2006